جلسه دوم: نرمش های موفقیت

در ویدئوی قبلی در مورد این صحبت کردیم، که الگوریتم موفقیت فردی از چهار بخش اصلی تشکیل شده. اولین بخش نرمش های موفقیت بود، یعنی کارهایی که ما باید انجام بدیم، تا برای شروع مسیر موفقیت آمادگی کافی رو داشته باشیم. دومین بخش بدنه ی اصلی الگوریتم موفقیت بود. سومین بخش شناختن تله های موفقیت و کارهایی که میتونه باعث بشه تا ما نتونیم مسیر موفقیت رو خوب طی کنیم و چهارمین بخش شتاب دهنده ها و ویتامین های موفقیت هستند. در این ویدئو میخوام در مورد بخش اول یعنی نرمش های موفقیت صحبت کنم. همونطور که گفتم نرمش های موفقیت یعنی مجموعه کارها و تفکرهایی که ما باید انجام بدیم تا خودمون و ذهنمون رو برای شروع مسیر موفقیت آماده کنیم.

موفقیت 80% ذهنی و 20% استراتژیه. این جمله ی بسیار مهمیه. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که اکثر ما داریم اینه که فکر میکنیم برای موفق شدن فقط باید مجموعه ای از مهارت ها و استراتژی ها و تکنیک ها رو یاد بگیریم. اما این بزرگترین اشتباهی است که میتونه به راحتی ما رو از موفقیت دور نگه داره. موفقیت 80%ذهنیه یعنی اینکه  شما برای اینکه بتونید به موفقیت برسید، بتونید به اهداف و آرزوهاتون برسید اول از همه باید ذهن خودتون رو براساس موفقیت آماده کنید و طرز فکرتون رو براساس جذب موفقیت بسازید.

شاید بزرگترین ایرادی که خود من سال های پیش داشتم و مدت ها روش کارکردم تا اون ایرادات رو برطرف کنم  و از اون به بعد بود که موفقیت های بیشتر و بیشتر به زندگی من جذب شدن کارکردن روی خودم و طرز فکرم بود. در بخش اول الگوریتم موفقیت یعنی نرمش های موفقیت هدف اصلی ما اینکه طرز فکرمون و ذهنمون رو برای جذب موفقیت و شروع مسیر موفقیت آماده کنیم. اولین کاری که در این بخش باید انجام بدیم این که چهار قانون اصلی رو بشناسیم. چهار قانونی که جهان هستی بر اساس این قوانین اداره میشه. اولین قانون قانون جذبه. حتما اکثر شما در مورد قانون جذب مطالب زیادی رو خوندید ولی یکی از ایرادات بسیار رایجی که من در اکثر افراد میبینم و متوجه شدم که اکثر افراد قانون جذب رو کاملا اشتباه متوجه شدن.

 قانون جذب این نیست که ما گوشه ای بشینیم و به رویا ها و به ثروت فکر کنیم و توقع داشته باشیم اون به سمت ما جذب بشه. درسته ما باید طرز فکرمون رو جوری تنظیم کنیم که همیشه به چیزای مثبت فکر کنیم به آرزوهامون فکر کنیم. ولی چیزی که قانون جذب رو در حقیقت تنظیم میکنه و تعیین کننده هست این که زمانی که شما دارید به رویاها و آرزوهاتون فکر میکنید چه احساسی دارید؟ آیا احساس مثبتی دارید، یعنی آیا از درون باور دارید که میتونید به اون آرزوهاتون برسید یا وقتی که دارید به رویاها آرزوهاتون فکر میکنید و پیش خودتون فکرمیکنید که دارید در راستای قانون جذب حرکت میکنید و کار میکنید احساس منفی دارید؟

احساس شما تعیین کننده ی اینه که آیا شما دارید از قانون جذب به صورت درست استفاده میکنید یا به صورت غلط. پس نکته ی مهم این که قانون جذب فقط این نیست که ما بشینیم و به رویاها و آرزوهامون فکر کنیم و توقع داشته باشیم اونها به سمت زندگی ما جذب بشن. دومین قانون مهم قانون فراوانیه. این هم باز یکی از اشکالات اصلی اکثر افرادیه که من با اونها صحبت میکنم و متوجه میشم که گوشه ی ذهن اونها اینه که خداوند بزرگ و حکیم و رزاق ثروت رو فقط برای عده ای خاص آفریده و اکثر جهان باید فقیر باشن تا اون عده ی خاص بتونن ثروتمند باشن. آیا واقعا اگر ما به خداوند ایمان داریم اگر ما مسلمان هستیم از خدا همچین برداشتی رو داریم. واقعا خیلی از ما به قانون فروانی و به رزاق بودن خداوند ایمان نداریم.

سومین قانون قانون علت و معلوله. این قانون به نظر من بزرگترین و مهمترین قانون حاکم بر جهان هستیه که بقیه ی قوانین هم زیر مجموعه ی این قانون اند. قانون علت و معلول خیلی سادست. قانون علت و معلول میگه، هراتفاقی که در جهان هستی رخ میده یک علتی پشت اون اتفاق نهفته است. هر معلولی یک علتی داره. در مورد موفقیت هم که یک نتیجه و یک معلول هست. حتما یک علتی برای موفق شدن یک فردی نهفته است. این قانون به ما اینو میگه که اگر یک شخصی موفق میشه، صد در صد طبق قانون علت و معلول نتیجه ی یکسری کارهایی هست که اون شخص به صورت منظم و مداوم در زندگیش انجام داده و تونسته به اون نتیجه برسه و در نتیجه طبق قانون علت و معلول ما میتونیم این نتیجه گیری رو کنیم که اگر ماهم همون کارها رو طبق همون نظم و همون روال انجام بدیم، ماهم میتونیم طبق قانون علت و معلول به نتایجی مشابه با نتایج اون شخص برسیم. پس قانون علت و معلول هم اثبات میکنه موفقیت یک الگوریتم داره که هر شخصی میتونه با پیروی از اون الگوریتم و از اون دستورالعمل نتایج مشابه افراد موفق دیگه ای که قبل از اون این قوانین رو درک کردن داشته باشه.

چهارمین قانونی که شما باید قبل از شروع مسیر موفقیت بدونید قانون کاشت و برداشته. این قانون هم قانون بسیار جالبیه که باز یکی از زیر مجموعه های قانون علت و معلوله. قانون کاشت و برداشت میگه شما برای اینکه یک نتیجه ای و یک موفقیتی رو برداشت کنید اول باید بکارید. دقیقا مثل کشاورزی شما باید یکسری دانه ها و بذرهای رو بکارید و بعد مهمتر از همه یک مدت صبروشکیبایی داشته باشید و توی اون مدت از اون بذرها و دانه ها نگهداری کنید و بعد از مدتی در حقیقت محصول شما به ثمر میشینه این قانون یک نکته ی خیلی مهم داره و اون این جملست کاشتن به علاوه ی صبر و شکیبایی مساوی است با موفقیت و ثمر و نتیجه.پس اگر تو ذهنتون این که سریع یکسری کارای رو انجام بدید و خیلی سریع بتونید به موفقیت برسید بدونید که چیزی که تو ذهن شماست در حقیقت خلاف قانون کاشت و برداشته و نکته ی خیلی مهم دیگه که پشت این قوانین نهفته است خود کلمه ی قانون. قانون چیزی نیست که با شرایط تغییر کنه قانون یعنی یک چیز ثابته که همیشه ثابت بوده و ثابت خواهد موند . پس شما برای اینکه موفق بشید همیشه باید این چهار قانون مهم که در جهان هستی حکمفرما هستند رو بدونید و این قوانین گوشه ی ذهن شما باشه .

دومین کاری که ما باید برای آماده شدن برا ی شروع مسیر موفقیت انجام بدیم این که بادبانهای زندگی خودمون رودرست تنظیم کنیم . منظور من از تنظیم بادبانهای زندگی تنظیم طرز فکرو بینش های ما. ما لزوما چیزهای که میبینیم رو باور نمی کنیم بلکه چیزهای رو میبینیم که باور داریم  این خیلی نکته ی مهمی شما به دنیا و جهان اطرافتون از فیلتر ذهنی خودتون نگاه میکنید و فقط روی چیزهای تمرکز میکنید که طبق بینش شما و طبق طرز فکر شما اون چیزها مهم هستند و ارزشمند هستند.پس اگر گوشه ی ذهن یک کسی این باشه که پول درآوردن خیلی سخته و اصلا شدنی نیست، قطعا بخاطر این بینش و این باور محدود کننده ایی که اون شخص داره اون شخص هیچوقت شروع به مسیر موفقیت نمیکنه.  بخاطر همین من بینش رو تشبیه کردم به بادبان کشتی زندگی .چرا این تشبیه رو انجام دادم بخاطر اینکه چیزی که جهت حرکت یک کشتی رو مشخص میکنه جهت باد نیست بلکه جهت تنظیم بادبان اون کشتیه .

در مورد زندگی شما هم، چیزی که جهت زندگی شما و نتیجه ای که بعد از سالها زندگیتون خواهید گرفت رو مشخص میکنه. مشکلات و مسائل و بادهای شرایطی که برای همه ی ما تقریبا به صورت یکسان وجود داره نیست. بلکه چیزی که نتیجه ی ما و موفقیت ما و اون چیزی که درنهایت به اون میرسیم رو مشخص میکنه تنظیم بادبان یعنی همون طرز فکرو بینش های ما هستند.  پس ما باید روی طرز فکر و بینش هامون بشدت کار کنیم، تا میتونیم باید روی خودمون و طرز فکرمون سرمایه گذاری کنیم و این جمله رو یادمون باشه تا موقعی که طرز فکر ما برای جذب ثروت و برای موفقیت به صورت کاملا درست و اصولی آماده نشده باشه بهترین استراتژی ها، بهترین تکنیک ها و بهترین مدرک های دانشگاهی هم نمیتونه ما رو به رویا ها و آرزوهامون برسونه.

آخرین کاری که ما باید برای آماده شدن برای شروع مسیر موفقیت انجام بدیم و خیلی مهمه این که ما باید باورهای محدود کننده، الگوهای ذهنی محدود کننده و منفی خودمون رو کشف کنیم و سعی کنیم اونها رو حذف کنیم و به باورهای مثبت تغییر بدیم. شاید این قسمت مهمترین کاری که ما باید برای شروع مسیر موفقیت و برای اینکه در مسیر موفقیت سریع مسیر رو رها نکنیم انجام بدیم. شما باید فکر کنید چه باورهای محدود کننده ای هست که باعث میشه شما مسیر موفقیت رو شروع نکنید. مثلا یکی از باورهای خیلی رایج اینه که من نمیتونم. با خیلی ها که صحبت میکنم یا خیلی از افرادی که برای مشاوره پیش من میان به من میگن من نمیتونم این کار رو انجام بدم وقتی درمورد دلیل اینکه اون شخص فکر میکنه نمیتونه موفق بشه صحبت میکنیم، متوجه میشم که انواع باورهای محدود کننده در ذهن اون شخص وجود داره که اون شخص رو از شروع مسیر موفقیت بازداشته. شماهم باید باورهای محدود کننده ی خودتون رو کشف کنید. ممکنه باور محدود کننده ی شما این باشه که برای شروع مسیر موفقیت باید پول و سرمایه ی خیلی زیادی داشت. هرنوع باوری، هرنوع تفکری که شما رو از شروع مسیر موفقیت باز میداره حتما در یک کاغذ بنویسید که در مرحله ی بعد با اونها کار داریم.

بعد از این که باورهای محدود کنندتون رو مشخص کردید حالا باید  برای هرکدوم از اونها یک مثال نقض پیدا کنید. مثلا اگر شما فکر میکنید برای موفق شدت و ثروتمند شدن حتما باید سرمایه ی اولیه ی زیادی داشت کلی مثال نقض وجود داره که شما میتونید اونها رو بررسی کنید و زندگی نامه های کلی افراد موفق رو بررسی کنید که در اول کارشون اصلا سرمایه ی چندانی که نداشتن هیچ، اکثر اونها فقیر بودن. طبق یک آماری که میخوندم 82%افراد ثروتمند با فقر وسرمایه های بسیار بسیار کوچیک که اکثر اونها خودشون کارگری کرده بودن یا کارهای دیگه انجام داده بودن و تونسته بودن اون سرمایه رو جمع کنند، شروع کرده بودن.

 برای باور محدود کننده ی من نمیتونم میتونید مثال های زیادی از افرادی رو پیدا کنید که از دانشگاه اخراج شده بودن یا از نظر خیلی از افراد اونها افراد خیلی باهوشی نبودن، اما بعد از مدتی تونستن دنیا رو تغییر بدن. تونستن موفقیت های خیلی بزرگی رو ایجاد کنند. پس برای هرکدوم از باورهای محدود کنندتون باید یک مثال نقض و یا چند مثال نقض پیدا کنید و سعی کنید زندگی نامه ی افراد موفق رو حتما مطالعه کنید. .بعد از اینکه مثال نقض پیدا کردید، کاری که شما انجام دادید اینه که پایه های اون باور محدود کننده رو سست و متزلزل کردید، حالا باید به این فکر کنید که ریشه ی اون باور محدود کننده ای که در ذهن شما ایجاد شده از کجا ناشی شده.خیلی از باورهای محدود کننده ی ما در اثر  صحبت هایی که یکی از معلمان ما در مدرسه یا دانشگاه طبق یک دانش محدودی که خود اون شخص داشته ایجاد شده و بعد ببینید آیا اصلا اون شخص مرجع درستی بوده که به شما گفته که شما مثلا نمیتونید پس در مرحله ی بعدی میاید  رفرنس و مرجعی که اون باور محدود کننده رو به ذهن ما القا کرده متزلزل میکنیم.

 بعد از این کاری که باید انجام بدیم اینه که فکر کنیم. از تصور و خیال که یکی از شگفت انگیز ترین قدرت های مغز هست استفاده کنیم و ببینیم که اگر ما این باور محدود کننده رو حذف نکنیم چه آینده ای در انتظار ماست. قشنگ تصور کنید که شماهمچنان این باور محدود کننده رو دارید  و هیچ کاری رو شروع نکردید مسیر موفقیت خودتون رو شروع نکردید و سالهای سال گذشته و شما دارید حسرت زندگی دیگران رو میخورید. همه ی اینا رو به صورت تصویری توی ذهن خودتون تجسم کنید. بعد از این برعکسشو تجسم کنید ببینید که اگر شما روی باورهاتون روی طرز فکرتون روی خودتون سرمایه گذاری کنید وقت بذارید و باورهاتون عوض کنید چه آینده ای در انتظار شماست. چه قله های رو میتونید فتح کنید و چه موفقیت های رو میتونید داشته باشید، چه شادی واقعی رو میتونید نصیب خودتون بکنید و چجوری میتونید در محیط اطراف و در جهان و در کشور خودتون تاثیر گذار باشید.همه ی این هارو تصورکنید  ببینید که به رویاها و آرزوهاتون رسیدید و بعد از این که این کار رو انجام دادید در مرحله ی آخر باید سعی کنید باور های جدید و مثبتی  رو برای خودتون یادداشت کنید اونها رو به دیوار اتاقتون بچسبونید. هروز اونها رو مرور کنید هرروز از روش تلقین به خود استفاده کنید تا بعد از مدتی این باورها روی ذهن شما بشینن و جزو بکگراند و پس زمینه ی ذهنی شما بشوند.

پس من به صورت خیلی خلاصه توضیح دادم که برای شروع مسیر موفقیت ما چه کارهای رو باید انجام بدیم در ویدئوی بعدی ما میخوایم در مورد بخش اصلی الگوریتم موفقیت فردی، یعنی بدنه ی اصلی خود الگوریتم موفقیت فردی و مراحل اون و این که ما باید از چه مراحلی باید تبعیت کنیم تا بتونیم در نهایت به موفقیت خیلی بالای برسیم صحبت کنیم. پس توصیه میکنم بعد از اینکه این ویدئو رو دیدید و تمرینهای که تو این ویدئو گفتم رو انجام دادید ویدئوی بعدی رو حتما ببینید همتون رو به خدای بزرگ میسپارم فعلا خدانگهدار.