دوستان خوبم سلام. یک خبر خوب برای شما دارم و آن این است که تصمیم گرفتم در رادیو جهش های آتی، کتاب دوازده ستون موفقیت که یکی از بهترین کتاب های موفقیت، از استاد بزرگم، جیم ران است، را برای شما به صورت صوتی خلاصه کنم و در هر یک از رادیو جهش های آتی، یکی از درس ها و فصل های آن را برای شما ارائه دهم. مطمئنم که مطالب این کتاب بسیار زیبا و تاثیر گذار، می تواند برای شما، زندگی شما و پیشرفت شغلی و رشد شخصی شما مفید باشد و از شما می خواهم که با من همراه باشید و به سراغ فصل اول این کتاب برویم.
چرا همه ی سخت کوشان ثروتمند نیستند
حتما آدم هایی را دیده اید که خیلی سخت کار می کنند، ولی زندگی فوق العاده ای ندارند و درآمد بالایی ندارند و ثروتمند نیستند و شادی واقعی را نیز تجربه نمی کنند. شاید با خودتان فکر کنید که مشکل این آدم ها چیست. مگر ما نشنیدیم که سخت کوشی عامل موفقیت است، پس این ها که سخت کار می کنند و از صبح تا شب روزی بیش از 10 ساعت کار می کنند، ثروتمند نیستند. پس مشکل چیست و چرا آن نتیجه ای را که می خواهند، نمی گیرند. پس بیاییم رشد شخصی و بهبود فردی را جدی بگیریم.
در اکثر سمینارهای موفقیت، گفته می شود که سخت کوشی، مهم ترین عامل موفقیت است ولی من وقتی این جمله را می شنوم با خودم فکر می کنم که خیلی از آدم های کشور ما و آدم های جهان، با وجود سخت کوشی زیادی که در کارشان دارند، باز هم احساس شادی و موفقیت و ثروت را ندارند.
به نظر من ممکن است مشکل از همین جا باشد که آن ها خیلی سخت کار می کنند. شاید تعجب کنید ولی واقعا مشکل همین است. آن ها آن قدر درگیر کاری که دارند انجام می دهند شده اند که فراموش کرده اند که درحال حرکت در چه مسیری حرکت هستند و به سمت چه هدفی می روند.
پس ما می توانیم متوجه شویم، که سخت کوشی تنها عامل موفقیت نیست، سخت کوشی در صورتی مفید است که ما، در مسیری که می تواند ما را به آرزوها و اهداف و رویاهایمان برساند، حرکت کنیم.
ابتدا باید روی خودمان کار کنیم تا شغلمان
اولین ستون موفقیت این است که ما باید ابتدا روی خودمان کار کنیم تا شغلمان. در حقیقت اوضاع زندگی ما هنگامی عوض می شود، که خود ما عوض شویم. تا موقعی که خود ما تغییر نکردیم، امکان ندارد که شرایط زندگی و شغل ما تغییر کند.
پس وظیفه ی اصلی ما این است که روی رشد شخصی و بهبود فردی خودمان، تا آن جایی که می توانیم کار کنیم. متاسفانه خیلی از افرادی را می بینم که درشرکتی کار می کنند و حقوقی را متناسب با کار و سطح مهارتشان است، می گیرند و فکر می کنند برای این که به درآمد بالاتری برسند، باید زمان کار کردنشان را بیشتر کنند و در نتیجه اضافه کاری انجام می دهند و سعی می کنند که زحمت و تلاش بیشتری را بکشند. ولی این افراد اشتباه می کنند.
رشد شخصی
روش رسیدن به درآمدهای بزرگ، این نیست که ساعت کاری را اضافه کنیم. بلکه این است که روی رشد شخصی، بهبود فردی و سطح مهارت های خودمان زمان بیشتری را بگذاریم و آن ها را پیشرفت دهیم تا بتوانیم به سطح های بالاتر شغلی برویم و در نتیجه درآمد ما و سطح موفقیت ما هم بالاتر رود.
به قول جیم ران:
” پولی که ما به دست می آوریم تابع دو چیز است، مهارت های ما و خود ما.”
منظورم از مهارتهای ما آن کار هایی است که مربوط به شغل ما می شود و وظیفه ی ما این است که هر روز این مهارت ها را بیشتر و بیشتر کنیم و مهارت های جدید تر و به روزتری را یاد بگیریم.
اما یکی از نکاتی که خیلی از ما فراموش می کنیم، قسمت دوم است، یعنی خود ما. ما باید روی خودمان هم سرمایه گذاری کنیم، باید سعی کنیم طرز فکر و نوع نگاه ما به زندگی و شغلمان هم رشد کند . تا زمانی که نوع نگاه ما به زندگی و شغلمان ثابت باشد و فقط روی مهارت هایی که مربوط به شغلمان است، سرمایه گذاری کنیم باز هم نتیجه چندان قابل توجهی نمی گیریم و تغییر چندان زیادی در زندگیمان اتفاق نمی افتد.
شاید بپرسید از چه طریقی ما می توانیم برای بهبود فردی و رشد شخصی مان تلاش کنیم. سوال قشنگی است. بهترین کار خواندن کتاب است. کار های دیگری که می توانیم انجام دهیم این است که در سخنرانی ها و سمینار های مرتبط شرکت کنیم و یکی از قشنگ ترین کارهایی که می توانیم انجام دهیم این است که سرنوشت انسان های موفق را بخوانیم و از تجربیات آن ها استفاده کنیم تا بتوانیم با سرعت بسیار بیشتری در مسیر موفقیت حرکت کنیم.
انسان از موهبت اختیار برخوردار است
نکته ی قشنگی که وجود دارد این است که رشد همه ی موجودات در عالم هستی، یک حد ومرزی وجود دارد و فقط ما انسان ها هستیم که از این قاعده مستثنا هستیم. شما اگر به یک درخت دقت کنید رشد یک درخت محدود است و تا جایی که فقط برای آن تعریف شده می تواند رشد کند. اما انسان از موهبت اختیار برخوردار است و می توانیم تا حدی که حتی در تصور الان مان هم نیست، رشد کنیم و به کمال برسیم.
پس چرا از همه ی توانایی هایمان برای رشد و ترقی استفاده نکنیم. خیلی از ما اصلا هیچ تلاشی برای رشد شخصی و ترقی نکردیم و فقط یاد گرفتیم که در زندگی غر غر کنیم و شرایط بیرونی را مقصر بدانیم. یا شاید هم خیلی از ما تا جایی تلاش و سعی خودمان را کردیم، اما اتفاقی که برای اکثر افراد می افتد این است که بعد از یک تلاش و بعد از یک مدت زحمت کشیدن دلسرد می شوند و از تلاششان دست می کشند اگر ما به این شیوه ی الان زندگیمان ادامه دهیم، نباید توقع داشته باشیم که هیچ چیزی در زندگی ما عوض شود.
پس خلاصه ی این درس، یعنی اولین ستون موفقیت این است که اوضاع زندگی ما فقط وقتی عوض می شود که خود ما عوض شویم.