سلام امیرحسین فرجی هستم و در این فایل صوتی می خوام در مورد یکی از ابهامات بسیار بزرگ، برای تعیین اهداف بلند مدت و برنامه ریزی بلند مدت چه در زمینه شغل، چه در زمینه کسب و کار صحبت کنم. خیلی از کلاسهایی که شرکت می کنید یا حتی خیلی از کتاب هایی که می خونید در مورد تعیین اهداف بلند مدت ده ساله و پنج ساله صحبت میشه، اما برای شخص خود بنده این ابهام وجود داشت یک شخصی که می خواد تازه شروع کنه مگه چقدر اطلاعات داره؟ مگه چقدر تجربه داره تا بتونه اهداف بلند مدت تعیین کنه؟ این سوال همیشه گوشه ذهن من بود تا اینکه با کتابی آشنا شدم با عنوان (rework) یا ترجمه فارسیش دوباره فکر کن.
بعضی انتشاراتی ها ترجمه کردن به اسم باز انجام، نوشته آقای جیسون فرید. توصیه می کنم حتما این کتاب رو بخونید. اگر بخوام خلاصه بگم این کتاب در مورد چیه، این کتاب در مورد به چالش کشیدن یک سری باورهایی قدیمی در مورد کسب و کاره. یکی از این باورهای قدیمی در مورد کسب و کار همین برنامه ریزی بلند مدته، این کتاب تقریبا تونست این ابهام من رو برطرف کنه. می خوام برای شما توی این فایل صوتی یک بخشی از این کتاب رو بازخونی کنم تا شاید این ابهام شما هم برطرف بشه که چقدر لازمه ما ابتدای کار برنامه ریزی بلند مدت، اهداف بلند مدت سالانه و پنج ساله و ده ساله وقت بذاریم. آیا اصلا باید این کارو بکنیم؟ یا نباید بکنیم؟ اگر باید بکنیم چقدر باید وقت بذاریم؟
اجازه بدید شروع کنم به خوندن این کتاب. برنامه ریزی یک حدس و گمان است، برنامه ریزی بلند مدت برای کسب و کار یک کار فانتزی است، مگر اینکه پیشگو باشید. عوامل زیادی هستند که کنترل شرایط را از دستان شما خارج می کنند، عواملی مثل شرایط بازار، رقبا، مشتریان، وضعیت اقتصادی و غیره. نوشتن یک برنامه به شما این احساس را می دهد که عواملی را که قابل کنترل نیستند، تحت تسلط خود درآورده اید. برنامه چیزی به جز حدس و گمان نیست، پس پیش از هر چیز برنامه های کسب و کارتان را، حدس های کسب و کار، برنامه های مالی خود را، حدس های مالی و برنامه های استراتژیک خود را حدس های استراتژیک بدانید.
اکنون می توانید نگرانی خود را درمورد آنها متوقف کنید، این حدس ها دیگر ارزش تنش و نگرانی را ندارند. وقتی حدس های شما تبدیل به برنامه می شود وارد منطقه خطر شده اید. برنامه ها باعث می شوند گذشته، آینده را هدایت کند، آنها درست مانند چشم بندی بر چشم های شما خواهند بود. بر اساس برنامه می گویید باید به این نقطه برویم، چون قبلا برای آن برنامه ربزی کرده بودیم. مشکل دقیقا همین جاست، برنامه با اقدامات بداهه تناقض دارند. همچنان باید بتوانید اقدامات بداهه انجام بدهید، باید قادر به استفاده از فرصت هایی که در مسیر فراهم می شود باشید.
گاهی نیاز به گفتن این جمله دارید، ما می خواهیم امروز به مسیر جدیدی برویم چون من امروز این احساس را دارم. برنامه های بلند مدت بیش از حد پیچیده هستن وقتی کاری را شروع می کنید، بیشترین اطلاعات را در اختیار دارید نه قبل از آنکه کاری را انجام دهید. با وجود این چه زمانی یک برنامه را تهیه می کنید؟ معمولا قبل از اینکه حتی آن را آغاز کرده باشید که این بدترین زمان برای یک تصمیم گیری بزرگ است. منظور ما این نیست که نباید در مورد آینده فکر کنید یا در نظر داشته باشید که چگونه باید از موانع پیش رو عبور کنید. این یک تمرین ارزشمند است که سعی کنید احساس نیاز به نوشتن و وسواس داشتن در این زمینه را از بین ببرید.
اگر برنامه بزرگی را تدوین کنید به احتمال زیاد هرگز دوباره به آن مراجعه نخواهید کرد. برنامه هایی با حجم بیش از چند صفحه در قفسه پرونده های شما فسیل خواهندشد. کار حدسی را تمام کنید درباره آنچه قرار است در طول این هفته و نه امسال انجام دهید تصمیم گیری کنید. سعی کنید مهمترین کاری را که باید انجام شود پیاده کنید. دقیقا قبل از هر اقدامی تصمیم درست اتخاذ کنید و خیلی به دوردست ها فکر نکنید. بداهه کاری مشکلی ندار،د فقط سوار هواپیما شوید و پرواز کنید می تونید به محض اینکه به مقصد رسیدید، یک پیراهن مناسب، مسواک و لوازم شخصی مورد نیاز خود را تهیه کنید.کار کردن بدون برنامه ریزی ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما پیروی کورکورانه از برنامه ای که هیچ ارتباطی به واقعیت ندارد ترسناک تر است.
واقعا جملات بسیار عالی بود کسی که این کتاب رو نوشته مشخصه دقیقا فضای کسب و کار در قرن بیست و یک رو می شناخته. توصیه می کنم این فایل رو حداقل سه بار گوش بدید. خیلی مهمه بذارید چند دقیقه ای تفسیر کنیم این جملات ارزشمند از این کتاب بسیار عالی رو. جمله آخر این صفحه بسیار جالبه. کار کردن بدون برنامه ممکن است ترسناک باشد، اما پیروی کورکورانه از برنامه ای که هیچ ارتباطی به واقعیت ندارد ترسناک تر است. خوب این یعنی چی؟ شما فرض کنید می خواید یک بیزینس، یک کسب و کار کوچیکی یا بزرگی رو شروع کنید، شروع می کنید بر اساس تصور خودتون بر اساس اون بازارسنجی که انجام دادید اگر انجام داده باشید که باید انجام بدید، یک برنامه بلند مدت می نویسید.
این برنامه طبق گفته این کتاب یک حدس و گمانه. پس اولین چیزی که ما از کتاب یاد می گیریم اینه که دیدمون نسبت به برنامه های بلند مدت این باشه که اون ها یک حدس و گمان و یک فرضیه اند. کی این حدس و گمان ها اثبات میشه؟ وقتی در فضا واقعی در واقعیت اون کسب و کار رو شروع کردیم، اون ها اثبات میشن یا نقض میشن. پس یادمون باشه یک برنامه بلند مدت چیزی جز یک حدس و گمان نیست و اگر ما ذهنمون اینطوری الگو بشه که باید چون یک برنامه بلند مدت نوشتیم حتما به اون متعهد باشیم خیلی ترسناکه. پس دیدمون رو نسبت به یک برنامه بلند مدت عوض کنیم.
اینک ما ابتدای کار اهداف بلند مدت تعیین کنیم و یک چشم اندازی داشته باشیم خیلی خوبه، حتما باید داشته باشیم. گفته شده عواملی مثل شرایط بازار، رقبا، مشتریان، شما وقتی وارد کسب و کار میشید اون موقع است که دیگه با مشتری برخورد دارید و اون رو احساس می کنید. ممکن اصلا مشتری از شما چیزی بخواد که اصلا به اون فکر نکرده باشید یا دیدگاه شما نسبت به کسب و کار رو تغییر بده. اون موقع است که دیگه اون برنامه بلند مدت حتی ممکنه کنار زده بشه یا یک برنامه جدید ساخته بشه.
پس اصل چیزی که برنامه بلند مدت رو تعیین می کنه، فضای کسب وکار و محیطیه که شما در اون حرکت می کنید، مشتریان شما، وضعیت اقتصادی، رقبا، شرایط بازار و غیره. خیلی نکته مهمیه که خیلی ها رعایت نمی کنن. من افرادی رو دیدم که ماهها وقت میذارن برای تعیین برنامه های بلند مدت، business plan بسیار پیچیده و طولانی، شاید این کارها در قرن بیستم جواب می داد، اما در قرن بیست و یک که سرعت تغییرات بالاست، از نظر من و از نظر این کتاب دیگه این برنامه ریزی ها و استراتژی های بسیار بلند مدت، شاید خیلی پاسخگو نباشه، مخصوصا وقتی تازه می خواید کار رو شروع کنید و دید خیلی سطحی نسبت به شرایط بازار و محیط کسب و کار دارید. امیدوارم این فایل صوتی براتون مفید بوده باشه و اون رو جدی بگیرید. خدانگهدار.
سلام روزتون بخیر تندرستی
خواستم اول نظر بزارم خستگیتون بره / خراطین
واقعا مفید بود برام من اینجارو سیو کردم تا دوباره بیام
ممنون
سلام واقعا برام مفید بود اینجارو هم با اجازتون تو موبایل سیو کردم و هم برای دوستم تو واتساپ فرستادم هم اینجارو ببینه وهم نگاهی به سایتتون بندازه