به نام خدا سلام به همه شما دوستان و همراهان خوبم امیرحسین فرجی هستم و در این فایل صوتی می خوام داستان بسیار زیبایی که در فصل اول کتاب the power of now قدرت زمان حال خوندم رو، با شما به اشتراک بذارم. این داستان، داستانیه که شاید همه ما، مخصوصا مایی که در قرن بیست و یک زندگی می کنیم نیاز داریم که کمی از این نقطه نظر به خودمون نگاه کنیم و اون قدرت اصلی شما است. اجازه بدید قبل از اینکه این داستان رو تفسیر کنم این داستان رو از روی کتاب برای شما بخونم. بیش از سی سال بود که گدایی در کنار جاده ای می نشست و گدایی می کرد. یک روز غریبه ای از کنار او رد شد. گدا در حالی که از روی عادت کلاهش را بالا گرفته بود به غریبه گفت: کمی پول به من میدهی؟ غریبه پاسخ داد چیزی ندارم به تو بدهم. سپس از او پرسید روی چه چیز نشسته ای؟ گدا پاسخ داد هیچ چیز، فقط یک جعبه قدیمی است که تا اونجایی که به یاد دارم همیشه روی این جعبه می نشستم. غریبه به او گفت تا به حال داخل آن جعبه را نگاه کرده ای؟ گدا گفت نه اما چه فایده ای دارد، داخل یک جعبه قدیمی مگر چه چیزی است؟ غریبه اصرار کرد گدا داخل جعبه را نگاه کند. گدا کمی تلاش کرد تا درب جعبه را باز کند و در کمال شگفتی و نا باوری دید که داخل جعبه پر از سکه های جعبه بوده.
من همون غریبه ای هستم که چیزی ندارم که به شما بدهم اما به شما می گویم نگاهی به درون خود بیاندازید. مسلما اینجا جعبه ای وجود ندارد بلکه باید به جایی بسیار نزدیک تر وعمیق تر نگاه کنید، به درون خودتان. می توانم صدای شما را بشنوم که می گویید اما من که گدا نیستم. آن دسته که ثروت واقعی خود را پیدا نکرده اند که همان لذت بی پایان هستی و آرامش درونی عمیق و استوار است گدا هستند حتی اگر بیشترین ثروت مادی را داشته باشند. چنین افرادی بیرون از وجود خود به دنبال لذت و پیشرفت هستند شاید هم به دنبال تایید، امنیت یا عشق. اما در واقع از این نکته غافل اند که گنجی دارند که نه تنها شامل تمام این موارد می شود بلکه بسیار بیشتر از هر چیزی است که دنیای پیرامون ما می تواند به ما بدهد.
امیدوارم که از این داستان و تفسیر زیبایی که نویسنده بعد از این داستان نقل کرده لذت برده باشید و دوست دارم این نکته رو با شما دوستان و همراهان عزیزم مطرح کنم که تقریبا در همه کتابهایی که در زمینه موفقیت فردی، موفقیت شغلی و حتی نویسندگان معروف کارآفرینی و کسب و کار مطالعه کردم در طی این سالها به یک نقطه مشترک بسیار بسیار مهم برخوردم و اون چیزی نیست جز خود شناسی. یعنی نگاه کردن به درون خودمون این چیزی که واقعا بهش رسیدم و سر نخ موفقیت در همه کتابهاییه که نویسنده اون کتابها نگاه عمیقی به مسئله موفقیت چه در زندگی، چه در شغل، چه در کسب و کار داشته بیان کرده.
پس از شما خواهش می کنم کمی بحث خودشناسی رو جدی تر بگیرید اون رو دنبال کنید و به جای اینکه هی دنبال این باشیم که ببینیم اطرافیان به ما چه فرمولی رو میدن که ما از اون تبعیت کنیم، به ما چه راهی رو پیشنهاد میدن، به ما چه نوع کسب و کاری رو دیکته می کنن به جای اون به درون خودمون رجوع کنیم و ببینیم واقعا خودمون از زندگی چی می خوایم این خیلی سوال مهمیه، سوالی که همونطور که در فایل های قبلی گفتم چند سال پیش همین سوال برای من ایجاد شد و باعث شد که من به مطالعه بپردازم، عمیق تر مطالعه کنم و در نهایت باعث شد که طرز فکر و زندگی من به کل تغییر کنه. واقعا سفر زیبای خودشناسی سفریه که نتیجه اون رسیدن به شادی واقعی و رسیدن به اون چیزیه که همه ما همیشه از سالها قبل دنبال اون بودیم و اون چیزی نیست جز آرامش درونی و حس لذت واقعی از زندگی. امیدوارم که از این فایل صوتی و از این داستان لذت برده باشید خدانگهدار