ثبت نام رایگان وبینار از ریلز میلیونی تا فروش میلیاردی​​

شما برای رسیدن به زندگی دلخواهتون به چقدر درآمد ماهیانه احتیاج دارید؟

رسیدن به استقلال مالی

توی این مقاله می‌خوام چندتا نکته‌ی اساسی رو بهت بگم که احتمال رسیدن به زندگی دلخواه و رسیدن به استقلال مالی رو بیشتر بکنه.

خیلیا بحثی رو مطرح می‌کنن به عنوان «استقلال مالی». اما من از تو می‌پرسم استقلال مالی دقیقا یعنی چی؟!

دوستان! استقلال مالی برای هر کس مفهوم خودش رو داره. یعنی ما به طور قطع نمی‌تونیم بگیم اگر ۲۰میلیون یا ۵۰ میلیون درآمد داشته باشی، استقلال مالی داری، چون برای هرکس یه عددیه.

پس من می‌خوام واژه‌ی قشنگ‌تری رو براش به کار ببرم و اون هم واژه‌ی «زندگی دلخواه» هست!

هدف همه‌ی ما اینه که به زندگی دلخواهمون برسیم. حالا استقلال مالی توی اون زندگی دلخواه، برای هرکسی بسته به علایق، خواسته ها و شخصیتش میزان متفاوتی هست. کسی ممکنه با ۲۰ میلیون احساس رضایت و استقلال داشته باشه یکی دیگه ممکنه با ۱۰۰میلیون هم راضی نشه! این بستگی به عوامل زیادی داره که راجع به اونها توی این مقاله صحبت می‌کنیم.

گفتیم که هدف همه‌ی ما رسیدن به زندگی دلخواهه، پس وقتی این رو فهمیدیم، بحثی مطرح میشه به عنوان «هنر طراحی زندگی دلخواه»!

وقتی من ۲سال پیش با این مفهوم آشنا شدم، همین نوع نگرش باعث شد زندگی، شادی، شرایط مالی و کلا همه‌چیزم تغییر پیدا کنه.

حالا می‌خوام اینجا بهت بگم چطور تو هم می‌تونی به زندگی دل‌خواهت برسی و استقلال مالی مدنظرت رو کسب کنی!

اول از همه این نکته رو باید بدونیم که چند مدل سبک شغلی وجود داره؟

چون باید براساس عددی که توی ذهنت از استقلال مالی داری، سبک شغلیت رو تعیین کنی و بپذیری.

نمی‌شه توو رودخانه‌ای که یک متر عمق داره، توقع عمق سه متری داشته باشی!

هر کدوم از این سبک‌ها یه سقف داره.

ما سه مدل سبک شغلی داریم؛ کارمندی، خوداشتغالی و صاحبان کسب و کار.که در 

وقتی سبک شغلی کارمندی رو برای خودت انتخاب می‌کنی؛ (دقت داشته باش اصلا نمی‌خوام بگم کارمندی خوب نیست یه شخصی ممکنه با ۷ میلیون درآمد که میشه با یک سال کارمندی بهش رسید بی‌نهایت احساس رضایت کنه و به هیچ چیز دیگه ای احتیاج نداشته باشه) از لحاظ درآمدی این سبک شغلی سقف درآمدی ۱۰میلیون به طور ماهیانه می‌تونه داشته باشه.

می‌رسیم به خوداشتغالی که مدل جدید اون رو حالا به نام فریلنسری(freelancer) می‌شناسیم. مدل گذشته‌ش این بود؛ مغازه‌ای که خودت دائم در اون کار می‌کنی مثل قصابی، میوه‌فروشی و…

فریلنسرها هم کسانی هستند که به صورت پروژه‌ای با افراد و سازمان‌ها کار میکنن و دستمزد می‌گیرن. این افراد رو می‌تونید توی سایت‌هایی مثل پولیشا یا انجام می‌دم پیدا کنید یا خودتون یکی از اون ها باشید.

درآمد ماهیانه این افراد هم اگر خیلی حرفه‌ای باشن، شاید به ماهی ۳۰میلیون تومان برسه.

اما اگر عددهایی بالاتر از این رو می‌خوای باید بری سراغ سبک سوم، یعنی سبک صاحبان کسب و کار.

این کسب و کار می‌تونه فیزیکی باشه، مجازی و از طریق سایت باشه یا در اینستاگرام و… بسترش مهم نیست.

نکته‌ی دوم اینه که توی این کسب و کار، داشتن فقط یک تخصص به درد شما نمی‌خوره.

اصلا چیزی که در این سبک شغلی بهش نیاز داری و شاید در دوتا سبک دیگه بهش اونقدرها احتیاج نداشته باشی، «هنر بازاریابی و فروش» هست. یعنی علاوه بر اون تخصص، شما باید هنر بازاریابی و فروش رو هم یادبگیری!

خانومها آقایون! پول توی هنر بازاریابی و فروشه…!

خیلی از متخصصین رو می‌بینیم که توی رشته‌ی خودشون بسیار حرفه‌ای هستن، حریف ندارن اما چون هنر بازاریابی رو بلد نیستن نمی‌تونن از تخصصشون به قدری که باید، کسب درآمد کنن!

اگر بخوای به عددهای بالا توی کسب و کار برسی به خیلی از مهارت‌های دیگه هم مثل مهارت ارتباطات، مهارت شبکه سازی(بتونی با افراد ارتباط برقرار کنی و باهاشون شبکه بسازی)، مهارت تیم سازی و سیستم سازی و… نیاز داری.

در مدل سوم شغلی یعنی مدل صاحبان کسب و کار، برخلاف دو مدل قبلی تو دیگه زمانت رو نمی‌فروشی. توی این مدل سیستم خودت رو خلق می‌کنی که شامل یه سری از ابزارهاست مثل پیج اینستاگرام، وبسایت و افرادی که کارمند تو هستن که شامل همین فریلنسرها هم می‌تونه باشه و  تو مدیر تمام این سیستم هستی!

تو به عنوان مدیر یک سیستم باید مهارتهای لازم برای بازاریابی، ارتباط، شبکه سازی و.. رو داشته باشی تا بتونی اون رو اصلاح کنی و طوری اداره کنی که پول بیشتری ایجاد کنه.

یکی از مزایای بزرگ و جذاب مدل شغلی صاحبان کسب و کار اینه که سقفی برای درآمد و استقلال مالی وجود نداره!

هرچی مهارت‌های تو در حوزه‌ی کاری خودت بیشتر باشه، به روز عمل کنی و سیستم کارآمدتری بسازی درآمدت از ۲۰ میلیون شروع میشه و تا رقم‌های میلیاردی ادامه پیدا می‌کنه.

ولی رفیق این نکته رو بدون، همون‌طور که قبلاً گفتم اگر می‌خوای صاحب کسب و کار موفقی باشی، فقط داشتن یه تخصص کافی نیست و مهمترین عامل خود تویی!از همه مهم‌تر خود تویی!

برای مطالعه بیشتر محصول رسیدن به شغل رویایی رو ببین کامل در مورد اینکه آیا اصلا در مسیر شغل رویایی خود در حرکت هستی یا نه؟!!

این جمله رو حتما یادداشت کن:

«هیچ وقت سطح درآمد شما از خودتون بزرگتر نمی‌شه!»

اگر روی خودت کارنکنی، روی خودت سرمایه‌گذاری نکنی، نمیتونی کارمندات رو مدیریت کنی، نمیتونی بحران ها رو پشت سر بذاری، نمی‌تونی توی مشکلات انرژیتو حفظ کنی و رو به جلو حرکت کنی!

 فرمول چهارمرحله ای من برای رسیدن به زندگی دلخواه و استقلال مالی 

به مهارت تبدیل زندگی فعلیت که شاید خیلی هم دوستش نداشته باشی، به زندگی دلخواه و ایده‌آل می‌گن The Art of life design یعنی هنر طراحی زندگی دلخواه.

این مهارت جایگزین روشهای انگیزشیه که خیلی جاها در موردش صحبت میشه و فقط تاثیر لحظه ای دارن اما چیزی که واقعا تونست خود من رو به زندگی دلخواه، آزادی دلخواه، استقلال مالی و هر چیزی که با تمام وجود می‌خواستم برسونه، دقیقا همین فرموله که اینجا می‌خوام بهت معرفی کنم. این فرمول از ۴ مرحله تشکیل شده: 

مرحله ۱: ترسیم (تحلیل) زندگی فعلی

ببین رفیق تو باید اول از همه تعیین کنی که توی زندگی و کسب و کار فعلیت، کجا وایستادی؟چند چند هستی با خودت؟ چه چیزهاییش رو دوست داری و چه چیزهاییش رو دوست نداری؟

مثلا ما یه روز تصمیم می‌گیریم که به استقلال مالی برسیم و کاری رو شروع کنیم اما اصلا نمی‌دونیم چرا اون کار رو می‌خوایم. چرا اصلا این تصمیم رو گرفتیم؟اینکه سطح زندگیت رو ببری بالا، وارد شغل دیگه بشی، پیج اینستاگرام رو بسازی، سایت بزنی و… بسیار بسیار مهمه. حتما شنیدید که یکی از قوانین هفت گانه‌ی مردمان موثر این هست: «Start with the end» یعنی از همون اول آخرش رو معلوم می‌کنه و «Start with the why» اول چرایی اون کار رو مشخص می‌کنه!

من توی گام اول باید تعیین کنم که چرا می‌خوام یه کار جدید انجام بدم؟ چرا می‌خوام تغییر کنم؟ مثلا در مورد خود من امیرحسین فرجی چند سال قبل کارمند بودم، توی ایران و اروپا تدریس می‌کردم، درآمدم نسبتا خوب بود اما راضی نبودم. بعد فهمیدم من نیاز به درآمد بیشتری دارم و در کنار اون دنبال آزادی زمانی و مکانی هم هستم یعنی می‌خوام اختیار زندگی خودم رو داشته باشم.

پس توی ترسیم و تحلیل زندگی فعلیت، معلوم می‌شه که تو چرا از زندگی فعلیت راضی نیستی و این عامل بسیار تأثیرگذاریه توی مراحل بعدی فرمول طراحی زندگی دلخواه. 

مرحله ۲: ترسیم زندگی دلخواه 

این مرحله‌ای هست که خیلی‌ها اون رو خوب انجام نمی‌دن پس مطمئنن به استقلال مالی هم نمیرسن.

اینجا ۲ مهارت مهم نیاز داری: ۱. مهارت خودشناسی ۲. مهارت فرصت شناسی.

خودشناسی یعنی چی؟ یعنی بدونی علاقه‌ت چیه؟ تخصصت چیه؟ برای چه چیزی قلبت به تپش می‌افته؟دوست داری ۵ سال آینده تو رو به عنوان متخصص چه حوزه‌ای بشناسن؟ جایگاه آینده‌ت، چشم انداز خودت رو مشخص کنی. اینجا تیپ شخصیتی تو خیلی مهمه، اینکه دوست داری چه نوع و چه سبک کاری داشته باشی؟ آزادیت چطور باشه؟ چقدر درآمد داشته باشی؟ همون‌طور گفتم سبک های شغلی مختلف، سقف درآمدی متفاوتی دارن. پس همه‌ی اینها مهمه برای اینکه من تعیین کنم می‌خوام چه کسب و کاری داشته باشم.

قطعا اگر تو خودت رو بشناسی و بدونی چی می‌خوای، دیگه سردرگم نیستی، دوره‌های الکی شرکت نمی‌کنی، پول الکی خرج نمی‌کنی حتی الکی هم شکست نمی‌خوری.پس در رسیدن به زندگی دلخواه و استقلال مالی خیلی عجوا نباش با فکر جلو برو.

قدرت شفافیت، چیزیه که به تو کمک می‌کنه توی هر مسیری که می‌خوای، بمونی و خسته نشی.

مهارت بعدی، مهارت فرصت شناسیه. اینکه تو فقط خودت خودت رو بشناسی کافی نیست. تو علاوه بر اون باید بدونی با توجه به شرایط بازار و خواسته‌های مشتری ها آیا علاقه‌ی تو، پولساز هست یا نه؟ ما داریم توی قرن ۲۱ بازی می‌کنیم. قرن ۲۰ که یه مغازه می‌زدی و صبح می‌رفتی مغازه شب برمیگشتی همه چیز هم خوب بود، تموم شده.

شما چه بخواید چه نه، قرن ۲۱ قرن تغییره و برای شروع رسیدن به استقلال مالی نیاز که خودت رو اول در مسیر درست تغییر بدی و بعد فکر تغییر بزرگتر باشی!

ما باید بپذیریم این قضیه رو و تغییرات رو مدام رصد کنیم. هی خودمون رو به روز کنیم. مهارت فرصت شناسی، یعنی اینکه بتونی بازار رو تحلیل کنی و تعیین کنی چه فرصت‌هایی وجود داره که تو رو سریع تر می‌تونه به زندگی دلخواهت برسونه. 

در واقع توی گام دوم قراره به این سوال بسیار بسیار مهم پاسخ بدی: 

«چه فرصت‌هایی منطبق با علایق، تیپ شخصیتی و تخصص تو وجود داره؟» 

مرحله ۳: برنامه ریزی و استراتژی

این مرحله یعنی مسیر رسیدن از زندگی فعلی به زندگی دلخواه و داشتن استقلال مالی رو فازبندی کنی. مثلا ممکنه تو بخوای به یک سایت بسیار معروف و حرفه‌ای توی حوزه‌ی کاری خودت تبدیل بشی که همه در آینده تو رو بشناسن، اما چون برای شروع کار نه زمان نه پول و نه نیروی کافی داری اگر بخوای استراتژیک فکرکنی بهتره اول از پیج اینستاگرامت شروع کنی، پول دربیاری و بعد کارت رو توسعه بدی. کسی که با تفکر استراتژیک برنامه ریزی می‌کنه خیلی فرق می‌کنه با کسی که فقط با توهم و رویا و انگیزه شروع به کار می‌کنه!

افراد حرفه‌ای مسیر موفقیتشون رو فازبندی می‌کنن؛ در فاز اول باید من این کارها رو بکنم به این نتیجه برسم بعد برم مرحله بعدی این‌کارها رو بکنم به این نتیجه برسم و…

افراد معمولی افرادی هستن که می‌خوان همه‌ی کارها روباهم انجام بدن. پس یکی از مهارتها اینه که یادبگیری چه جوری فازبندی استراتژیک انجام بدی و بعد چه جوری برنامه‌ریزی کنی.

مرحله ۴: عملگرایی و جنگندگی

باید عین عقاب باشی تا سریع بتونی به استقلال مالی برسی. حتما این جمله رو بارها و بارها از من شنیدی.
تیزبین، چابک و جنگنده باید باشی. بیش از حد تعلل و تفکر کردن فایده‌ای نداره. باید سریع این مراحل رو طی کنید و بری توو دل کار. وقت این رو نداری که هی بشینی فکر کنی چی درسته چی غلطه. درست و غلط خیلی از چیزها رو تو تعیین نمی‌کنی، مسیرت، مخاطب هدفت و بازار اونها رو تعیین می‌کنن.
پس بعد از همه‌ی این مراحل، با وجود تمام سردرگمی‌ها و سوالاتی که توی ذهنته باید سعی کنی اولا آموزش ببینی براساس زندگی دلخواهت و مهارت هایی که نیاز داری رو کسب کنی و بعد سریع کارت رو شروع کنی.
افراد حرفه‌ای چنین مسیری رو طی می‌کنن دوستان!
مسیری که افراد معمولی طی می‌کنن اینه که براساس تفکر و استدلال های ذهنی خودشون که معمولا هم غلطه، می‌رن کلاس‌های انگیزشی یه انگیزه بیرونی می‌گیرن و بعد می‌رن شروع می‌کنن و با سر می‌رن توو دیوار!
یه پیشنهاد ویژه برای تویی دارم که اینقدر جدی هستی که تمام این مقاله رو با اشتیاق خوندی و دنبال ساختن زندگی دلخواه خودت هستی اگر دوست داری راجع به این فرمول اطلاعات بیشتری داشته باشی و بتونی برنامه ریزی کنی برای اون زندگی دلخواهی که می‌خوای، همین الان روی لینک زیر کلیک کن و فیلم سمینار زندگی دلخواه رو با تخفیف ویژه دریافت کن.

برای تکمیل آموزش ها برای رسیدن به استقلال مالی پیشنهاد میکنم مقاله سایت thebalance حتما ببین.


در خواست مشاوره تلفنی رایگان برای ثبت نام در دوره جامع نوابغ اینستاگرام


۲ دیدگاه برای “شما برای رسیدن به زندگی دلخواهتون به چقدر درآمد ماهیانه احتیاج دارید؟

  1. فهیمه گفته:

    چراغ راه شد سخنان شما وفقط ترس از طی کردن مسیر با این روشنایی دیگه نباید وجود داشته باشه باید مدیریت بشه فقط ممنون از آموزشهای خوبتون

  2. محمد لاطف گفته:

    بله قبول دارم بنده هم با ۳۰ اندی سن با سابقه تدریس پانزده ساله در حوزه جوش به یک باره دنبال علاقه استعداد خودم که خودرو بود رفتم و در بخش احیاء بدنه و کابین در حوزه فروش محصولات دیتیل فعالیت میکنم و توانستم امروز در حوزه خودرو فعالیت تدریس هم داشته باشم و از کار در منزل شروت و در مغازه و سپس کار در کارگاه استیجاری کوچک شراکتی شروع به فعالیت کرده ام و در تلاشم که سال آینده که مهارتم تکمیل شد در پی سیستم سازی مکانی چند هزار متری اجاره کنم و با افراد بیشتر بصورت فعالیت مدیریتی مشغول آموزش و خدمات و فروش بشوم چون متاهل بودم و پدر دو فرزند کمی برام تو این سن تغییرات سخت بود اما امروز خدا را شاکرم که در مسیر موفقیت هستم لاک پشتی در حال حاضر اما رو به جلو چون نمیخواهم چرخه زندگی که به تازگی در حال گردش هست تعادلش برهم بخورد سپاس از استاد فرجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *