شما هم دنبال یک بزار مطمعن و صد درصدی برای سرمایه گذاری هستید؟ اگر جواب شما بله است پس پیشنهاد میکنم این مقاله را تا پایان بخوانید.
افراد حرفهای کسایی هستن که اولا یه کسب و کار سودآور دارن و توی اون خیلی جدی هستن دوم اینکه از درآمد اون کار درصدی رو به سرمایه گذاری اختصاص میدن.
توی این مقاله میخوام در مورد راههای مختلف سرمایه گذاری و سود و زیانهاش با شما صحبت کنم.
برای شروع باید تعریف و فهم درستی از سرمایه گذاری داشته باشیم پس حتما حتما باید داستان این ۴ کلمه رو بدونیم؛
دارایی، بدهی، هزینه و درآمد.
دارایی چیه؟
هرچیزی که پول به جیب شما تزریق کنه دارایی محسوب میشه. هر چیزی که علاوه بر اینکه ارزشش بیشتر میشه برای شما سودآوری هم داره، داراییه خوبه.
هزینه چیه؟!
هرچیزی که نه تنها برای شما پولساز نیست بلکه بدتر از اون پول از جیب شما برمیداره.
خیلی وقتها ما در تشخیص دارایی و بدهی دچار اشتباه میشیم.
اگر شما یه ماشین خریدید و ازش استفاده میکنید، اون دارایی نیست، بدهی محسوب میشه چون براتون مدام هزینه داره. بیمه، تعمیرات، سرویس، بنزین، استهلاک و…
حالا شاید بگید آقای فرجی قیمت ماشین داره بالا میره
اولا این اتفاق فقط ممکنه در کشور ما بیفته و چه بسا که قیمت ماشین الان نسبت به ۳ماه یا ۶ ماه گذشته افت هم کرده باشه.
پس من اصلا ماشین رو یک دارایی خوب نمیدونم. ذات خودرو بدهیه چون از جیب شما پول برمیداره.
طلا همیشه یه دارایی محسوب میشه و در طول تاریخ هم همیشه ارزشمند بوده چون کمه و شیوهی استخراج بسیار سختی داره اما مبل ۱۰۰ میلیونی رو اگر بعد از ۶ ماه استفاده، توی دیوار بذاری ۵۰ میلیون هم ازت نمیخرن. پس این دارایی نیست بدهیه چون نه تنها سودی نداشته بلکه ارزشش هم بیشتر نشده.
قضیهی خونه هم همینه اما با یه تفاوت. درسته که ما ازش استفاده میکنیم و برامون هزینه داره اما همزمان سالانه به ارزشش اضافه میشه.
برای تشخیص دارایی و بدهی ازتون میخوام یه کاغذ و قلم بردارید و تعیین کنید که براساس این تعریفها که الان گفتم در تمام طول عمرتون چه داراییها و چه بدهیهایی داشتید؟!
کار بعدی اینه که به لیست دارایی هاتون دقت کنید و ببیند چقدر براتون هزینه داشته و چقدر درآمد براتون ایجاد کرده؟!
چرا این تحلیل مهمه؟! چون خیلی وقتها ما فکر میکنیم یک سرمایه برای ما دارایی محسوب میشه اما اگر هزینههاش رو با دقت بررسی کنیم میبینیم که برعکسه و بیشتر برای ما هزینه داشته. مثل اینکه ویلایی در یکی از شهرهای شمال کشور بخرید و در یک سال n تومان اجاره بگیرید. این میشه درآمد دیگه درسته؟! اما وقتی میبینید چقدر برای نگهداری، نگهبانی، قبض آب و برق و… هزینه کردید. اینجا نه تنها سودی در کار نبوده بلکه ضرر هم کردید در حالیکه اگر با همون پول در یکی از شهرهای اطراف تهران یک ملک ۴۰، ۵۰ یا ۶۰ متری میخریدید و اجاره میدادید به مراتب سود بیشتری میکردید.
پس بعد از اینکه این جدول رو براساس درآمد و هزینهی حاصل از هر کدوم از داراییهاتون تکمیل کردید، لیست دارایی و بدهیتون تسویه میشه. و حالا وظیفهی اصلی شما اینه که در سال آینده کمتر بدهی برای خودتون بسازید و بیشتر دارایی ایجاد کنید.
بعضی ها فکر میکنن برای اینکه سرمایه گذاری کنند باید از اول میلیاردر باشن. نه رفیق!فقط نیازه که چشمهامون رو باز کنیم و موقعیتها رو ببینیم.
دو نکتهی اساسی دیگه که همهی سرمایهگذارهای بزرگ دنیا بهش عمل میکنن اینه:
۱. در حوزهای سرمایه گذاری کن که بهش علاقه داری
۲. در حوزهای سرمایه گذاری کن که ازش اطلاعات کافی داری
این دوتا چیز خیلی مهمه. اگر هم اطلاعات نداری برو دنبالش و ازش سر دربیار!
برو تحقیق کن، بپرس، جستجو کن، یادبگیر!
اگر اون افرادی که سال گذشته به بورس هجوم آوردن و کورکورانه شروع به سرمایه گذاری کردن قبلش یه ذره اطلاعات کسب میکردن، دوره آموزشی میرفتن، کتاب میخوندن الان زندگیشون رو نباخته بودن و شرایط فرق میکرد.
پس شما با هر مبلغی میتونید سرمایه گذاری رو شروع کنید.
اما چند نوع سرمایه گذاری داریم؟!
ما در کل سه نوع سرمایه گذاری داریم:
۱. سرمایه گذاری کم ریسک
در این نوع سرمایه گذاری که میشه گفت حتی ریسک صفری هم داره شما روی خودتون و بعد روی کسب وکارتون سرمایه گذاری میکنید.
برای داشتن یه کسب و کار پولساز و مطمئن که بتونی برای سرمایه گذاریهای کلان روش حساب کنی، اول باید روی خودت کار کنی. فن بیانت رو بهترکنی، قدرت متقاعدسازیت رو ببری بالا، بتونی ارتباطاتت رو گسترش بدی، اصول مذاکره رو یادبگیری، مهارتهات رو بیشتر کنی و بعد بری سراغ سرمایه گذاری های دیگه. بزرگترین اشتباه اینه که همون اول بری سراغ ملک یا ارزهای دیجیتال بدون اینکه قبلا روی خودت و کارت سرمایه گذاری کرده باشی.
اول باید کاری کنی که درآمد ماهانهت افزایش پیدا کنه.
در سال ۹۶ که اون رو سال رویایی خودم میدونم،
هرچی پول و درآمد داشتم روی خودم سرمایه گذاری کردم. در حوزههای مختلف مربوط به کارم، تبلیغات، برندینگ، تولیدمحتوا، فن بیان، اصول مذاکره، بازاریابی، طراحی سایت و… آموزش دیدم.
اصلا فکر و ذکرم فقط سرمایه گذاری روی خودم و کسب وکارم بود چون میدونستم کسب و کاری که اختیارش دست خودم باشه میتونم روش کار کنم و درآمدش رو بالا ببرم و وقتی درآمد بیشتر بشه با خیال راحت میتونم توی بازارهای دیگه هم سرمایه گذاری کنم
نوع دیگه ای از سرمایه گذاری کم ریسک، گذاشتن پول در بانک و گرفتن سود ماهیانهست. تنها ریسکش اینه که یه بانک خوب انتخاب میکنید یا نه!
به نظر من مزخرف ترین سرمایه گذاری هم همینه چون روش مفتخورهاست.
۲. سرمایه گذاری با ریسک متوسط
خرید طلا، ملک و بورس در صورتی که علم اون و همچنین تفکر بلندمدت داشته باشید کم ریسکه. نه اینکه تحت جو وارد یک جریان بشی و بعد شاکی بشی از اینکه چرا باختی.
سادهترین حالت اینه که به خودت قول بدی حداقل هر ۳ ماه یک بار، یه ربع سکه بخری و بذاری کنار.
۳. سرمایه گذاری پر ریسک
ارزهای دیجیتال که این روزها خیلی هم ترند شده جز این نوع از سرمایه گذارییه. پرریسکه به دو دلیل؛ یک اینکه آیندهی خیلی دقیقی نداره و دو اینکه خیلی نوسان داره.
یهو ممکنه صفر بشه و یهو میلیاردها ارزش پیدا کنه.
بیت کوین که معروفترین ارز دیجیتال جهانه از سال ۲۰۰۸ یا ۲۰۱۰ که شروع شد تا به امروز کلی نوسان داشته.
پس سرمایه گذاری های پر ریسک اونهایی هستن که نوسان زیادی دارن و خیلی هم قابل پیش بینی نیستن.
راه حل ما برای سرمایه گذاری چیه؟!
سبد سرمایه با قانون ۸۰/۲۰ !
یعنی چی؟!
من میگم ۸۰ درصد سرمایهت رو باید در دستهی کم ریسکها و متوسطها خرج کنی و فقط ۲۰ درصدش رو در بازار پرریسک.
شرط اصلی در سرمایه گذاری پرریسک هم اینه که فکر کنی پولت رو توی سطل آشغالی انداختی! یعنی اصلا روش حساب نکنی. حالا یا صفر میشن یا شانس میاری و سود بالایی نصیبت میشه.
چون ببینید فلسفهی سرمایه گذاری اصلا چیه؟!
مگر این نیست که ما زندگی بهتر و درآمد بالاتری داشته باشیم تا بتونیم شاد زندگی کنیم؟
پس اون سرمایه گذاری ای که من بخوام خونهم رو به خاطرش بفروشم که آیا یه روز ممکنه توش سود کنم یا نه به هیچ دردی نمیخوره!
پس برای شروع سرمایه گذاری، توی آینه نگاه کن!
بازار پرسود تو اینجاست
الان وقتشه توی کانت ها بنویسی که دارای تو از زندگیت چیه؟ و آیا از داراییت نهایت استفاده رو کردی؟یا نه؟